معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان سلسله

شعار معاونت پرورشی و فرهنگی: تغییر نقش « مربی تربیتی » به « راهبر تربیتی » از طریق « توانمندسازی » و « آموزش مستمر »

معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان سلسله

شعار معاونت پرورشی و فرهنگی: تغییر نقش « مربی تربیتی » به « راهبر تربیتی » از طریق « توانمندسازی » و « آموزش مستمر »

معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان سلسله
در فرهنگ دینی و اسلامی هیچ دانشی نمی تواند برای انسان مضر باشد ،مگر اینکه جهت به کار گیری آن مورد توجه قرار نگیرد.اینجاست که نقش تربیت در فرایند آموزش و پرورش از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است .اگر این نقش نادیده گرفته شود،زمینه برای انواع رفتارهای نابهنجار و غیر عقلانی فراهم می شود.بنابراین جهت دهی آموزش از اصل آموزش مهمتر است و این همان چیزی است که ما از آن بعنوان تربیت یاد می کنیم.اگر بگوییم بزرگترین مسئولیت آموزش و پرورش در فرایند تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان ،جهت دهی درست افکار و نگرش آنها به حقیقت زندگی است ،سخنی به گزاف نگفته ایم.شاید به همین دلیل باشد که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: معلمی شغل انبیاست.
بایگانی
پیوندها

                                         بسم الله الرّحمن الرّحیم

سؤال 1:

آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟

اگر همه مردم رو به خورشید یا پشت به آن خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی شود، و چیزی از آن کم نمی شود. خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه های خود را رو به خورشید بسازند. خداوند به عباداتِ مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می شوند و رشد می کنند. قرآن می فرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسان ها بی نیاز است. (اِن تکفروا انتم و مَن فی الارض جمیعاً فان الله لغنیٌ حمید) سوره ابراهیم، آیه 8 .

              «گر جمله ی کائنات کافر گردد --- بر دامن کبریاش ننشیند گرد.»

سؤال 2:

چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر می برند؟

خداوند اولیای خود را دوست دارد، لذا اگر خلافی کنند، فوراً آنان را با قهر خود می گیرد تا متذکر شوند {پیامبران با انجام ترک اولی نیز تأدیب می شدند} و همچنین اگر مؤمنین خلافی کنند، چند روزی نمی گذرد مگر آنکه گوشمالی می شوند. {امیرالمومنین در نهج البلاغه : اگر گناه پشت سر گناه کردید و خدا شما را گوشمالی نکرد ، از استدراج بترسید} اما اگر نااهلان خلاف کنند، خداوند به آنان مهلت می دهد و هرگاه مهلت سر آمد، آنان را هلاک می کند: (و جعلنا لمهلکهم مَوعداً) سوره کهف، آیه 59 و اگر امیدی به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر می اندازد و به آنان مهلت می دهد تا پیمانه شان پُر شود. (انما نُملی لهم لیزدادوا اثماً) سوره آل عمران، آیه 178 اگر قطره ای چای روی شیشه عینک شما بریزد، فوراً آن را پاک می کنید. اما اگر قطره ای چای روی لباس سفید شما بچکد، صبر می کنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید. و اگر قطره ای چای روی قالی زیر پای شما بچکد، آن را رها می کنید تا مثلاً شب عید به قالی شویی ببرید. خداوند نیز با هر کس به گونه ای رفتار می نماید و بر اساس شفافیت یا تیرگی روحش، کیفر او را به تأخیر می اندازد.

سؤال 3:

چگونه قبولی تمام کارها، مشروط به قبولی یک عمل همچون نماز می شود؟

پلیسِ راهی را در نظر بگیرید که از راننده ای گواهینامه رانندگی مطالبه می کند. اگر راننده، گواهینامه پزشکی، گذرنامه سیاسی، پروانه ساختمان و اجازه اجتهاد و یا هر مدرک دیگری به او نشان دهد، پلیس از او نمی پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگی داشت، اجازه عبور می دهد وگرنه مانع او می شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است که اگر نباشد، هیچ عملی قبول و نجات بخش نیست.

سؤال 4:

چگونه پاداش بعضی اعمال انسان، از حساب و شماره می گذرد؟

بر اساس روایات، تعداد نفرات در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد، ثواب نماز بیشتر می شود؛ تا آنکه عدد افراد حاضر در نماز جماعت، به ده نفر برسد که در این صورت پاداش آن بی شمار شده و کسی جز خداوند نمی داند. چنانکه انسان، با یک انگشت می تواند شماره تلفن بگیرد، با دو انگشت می تواند سطل کوچکی را بلند کند، با سه انگشت کار بیشتری انجام می دهد، تا اینکه به ده انگشت برسد که در این صورت، دیگر کار انسان محدودیت ندارد و هر کاری بخواهد می تواند با این ده انگشت انجام دهد و نوع کارهایش قابل حساب و شماره نیست.

سؤال 5:

امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه همه مسلمانان است یا گروهی خاص؟

برای ماشینی که در مسیر یک طرفه برخلاف همه رانندگی می کند، دو نوع برخورد لازم است: یکی آنکه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با کار او اعلام کنند، دوم آنکه پلیس، راننده را جریمه کند. قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر سفارش می کند: (کٌنتم خَیرَ اٌمه اٌخرِجَت تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنکر) سوره آل عمران، آیه 110 شما بهترین امتی هستید که جلوه کرده اید به شرط آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنید. و در جای دیگر می فرماید: از میان شما مسلمین، گروهی ویژه باید مسئول امر به معروف و نهی از منکر شوند. (و لتکن منکم اٌمه یَدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و یَنهون عن المنکر) سوره آل عمران، آیه 104

سؤال 6:

بشر چه نیازی به کتاب آسمانی دارد؟

تمام کارخانجات دنیا برای تولیدات خود، دفترچه راهنما تهیه و در کنار محصولات به مشتریان ارائه می دهند. آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگری صلاحیت نوشتن آن را دارد؟ هرگز! ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که برای راهنمایی ما، دفترچه ای به نام قرآن نازل کرده است و دیگری حق قانون گزاری بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده می داند که چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره گیری صحیح و آفات و موانع رشد آن را می داند: (ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللطیفٌ الخَبیر) سوره ملک، آیه 14 کسانی که به جای قانون خداوند، به سراغ قوانین بشری می روند، مانند کسانی هستند که دفترچه راهنمای سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه می کنند.

سؤال 7:

زهد یعنی چه؟

قرآن می فرماید: (لِکَیلا تَأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم) سوره حدید، آیه 23. آن گونه باشید که اگر چیزی را از دست دادید، تأسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند، شاد نشوید. یعنی دادن ها و گرفتن ها، در ما اثری نگذارد. کارمندِ بانک، یک روز مسئول دریافت پول مردم می شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم می شود. نه آن روزی که پول می گیرد خوشحال است و نه آن روزی که می پردازد، ناراحت. زیرا او می داند هر دو روز، امانتداری بیش نبوده است.

سؤال 8:

چرا در اسلام، ارزش عمل به نیت آن است و قبولی عمل به قصد قربت و اخلاص وابسته است؟

در کارهای دنیوی نیز ارزش کارها ، به نیت آنها بستگی دارد . جراح و چاقو کش هر دو شکم پاره می کنند ، اما کار جراح خدمت است و کار چاقو کش جنایت . همین جراح می تواند برای پول کار کند و می تواند برای نجات یک انسان کار کند ، هر کدام از این هدف ها نیز ارزش مخصوص به خود دارد . یک لیوان آب را به سه نفر عرضه می کنیم ؛ یکی نمی خورد ، چون قهر کرده ، دیگری نمی خورد چون میل ندارد است ، سومی نمی خورد و می گوید : نفر چهارم از من تشنه تر است ، آب را به او بدهید ! این سه نفر ، در نوشیدن آب یکسانند ولی به خاطر آن که هدف های آنها متفاوت است ، ارزش کارشان نیز تفاوت دارد . در اسکناس ها نخی است که نشانه ی اصالت اسکناس و وسیله جدایی اسکناس اصلی از قلابی است، در عبادات نیز باید ریسمانی محکم میان بنده و خدا باشد که همان قصد قربت و اخلاص است . اگر آن نخ نباشد یا پاره شود ، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نیست.

سؤال 9:

اگر (اِن الصلوه تَنهی عن فحشاءِ و المٌنکر) سوره عنکبوت، آیه 45 صحیح است، پس چرا بعضی نمازگزاران مرتکب خلاف می شوند؟

اولاً : نماز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد ، مانع فحشا و منکر می شود وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد . این درست نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به رشد علمی می رسد ، بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آنکه با جدیت درس بخوانید و آنچه را می خوانید بفهمید. ثانیاً : نمازگزاری که گاهی خلاف می کند ، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود ، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد ، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل ، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات می شود ، همان گونه که پوشیدن لباس سفید ، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز می دارد .

سؤال 10:

چگونه با غرائز جنسی برخورد کنیم؟

غرائز مثل کپسول گاز هستند که اگر از طریق صحیح وارد اجاق گاز شود، نتیجه اش حرارت و پخت و پز است، ولی اگر بدون کنترل باشد، انفجار و خطر را در پی خواهد داشت. « پس نه سرکوب و نه رها کردن غرائز، بلکه کنترل و مهار» خود آرایی برای زن یک غریزه است، این غریزه اگر در خانه به کار گرفته شود، زندگی را شیرین و پُر محبت خواهد کرد، اما اگر این خود آرایی در خیابان انجام گرفت، سبب متزلزل کردن خانواده های دیگر خواهد شد. مردی که در خیابان صدها زن آرایش کرده می بیند، وقتی به خانه برمی گردد، نسبت به همسر خود علاقه چندانی نشان نمی دهد، زیرا جلوه های خیابانی علاقه او را نسبت به همسرش متلاشی کرده است.

سؤال 11:

خدا که به همه مَحرم است، پس چرا در نماز مردان و زنان باید خود را بپوشانند؟

همیشه پوشیدن لباس به خاطر مَحرم و نامَحرمی نیست، بلکه گاهی پوشیدن لباس جنبه تکریم و ادب دارد. معمولاً افراد در خانه خود، لباس ساده می پوشند، ولی وقتی مهمان وارد خانه می شود، به احترام مهمان، لباس کامل و مناسب می پوشند و اگر قرار باشد در مجلس عروسی شرکت کنند، لباس کامل تری بر تن می کنند. این تغییر لباس ها، به خاطر ادب و احترام مهمانان مجالس است. حضور در محضر خداوند در حال نماز نیز مقتضی پوشیدن لباس مناسب و کامل است. «حضور نظامیان در مراسمات خودشان حتماً باید با لباس مخصوص باشد، وگرنه خلاف محسوب می شود. حضور زنان در نماز هم بایستی با پوشش کامل باشد.»

سؤال 12:

چه کنیم تا دچار غرور و عجب در عبادت نشویم؟

الف) «توجه به عبادات بزرگان»؛ تا وقتی روی زمین هستیم، یک هکتار زمین برای ما بزرگ است، اما اگر سوار هواپیما شدیم هر چه هواپیما بالاتر برود، این قطعه زمین برای ما کوچک تر می شود. اگر توجهی به پولهای موجود در بانک بکنیم، سرمایه خود را ناچیز خواهیم دید. اگر به تسبیح گفتن همه موجودات توجه داشته باشیم، گفتن چند « سبحان الله » را چیزی نمی دانیم. اگر به کتابخانه های بزرگ و مهم دنیا نگاه کنیم، مطالعه چند کتاب ما را مغرور نخواهد کرد. وقتی به امام سجاد علیه السلام گفتند: چرا اینقدر عبادت می کنی؟ فرمود: عبادت من کجا و عبادت علی بن ابیطالب کجا!

ب) «توجه به احتمال عاقبت به شرّ شدنِ ما وجود دارد»؛ حدیث: هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، مستکبر است. «مَن ذهب ان له علی الآخر فضلاً فهو من المستکبرین» بحار، ج 70، ص 226. آری، چون عاقبت افراد را نمی دانیم، نباید قضاوت عجولانه کنیم. چه بسا افراد فاسق که مؤمن و افراد مؤمنی که بد عاقبت می شوند. امام صادق علیه السلام در بیان حدیث فوق فرمود: ساحرانی که در تمام عمر منحرف بودند، با دیدن معجزه موسی علیه السلام در یک لحظه ایمان آوردند و تمام تهدیدات فرعون را ناچیز و نادیده گرفتند. شیطان با شش هزار سال عبادت منحرف شد. بنابراین، نباید مغرور شویم، زیرا ممکن است از راه خارج شویم.

سؤال 13:

این همه سفارش برای شروع کار ها با نام خداوند در همه کارها، برای چیست؟

حدیث: برای هر کاری « بسم الله » بگویید، حتی سر سفره اگر نوع غذا را تغییر دادید « بسم الله » را تجدید کنید. بحار، ج 63، ص 421 اگر شما به یک کارخانه توجه کنید، به تمام کالاها و تولیدات خود، آرم و نشانه خود را می زند. مثلاً یک کارخانه چینی سازی، به همه ظرف های کوچک و بزرگ، حتی کارتون و کامیونی که مربوط به حمل و نقل است، نام و آرم خود را می زند. پرچم هر کشوری، هم روی میز مدیران آن کشور است، هم بالای ساختمان ادارات و هم روی کشتی هایی که از آن کشور به اطراف دنیا می روند. انسان خداپرست نیز تمام کارهایش، نام و آرم خدایی دارد؛ چه کوچک و چه بزرگ.

سؤال 14:

چرا بسیاری از پیامبران نتوانستند جامعه دینی کامل برپا کنند؟

اگر سوزن تیز باشد و نخ هم متصل به آن، هر پارچه ای دوخته می شود، اما اگر سوزن کج بود یا نخ جدا شد، نازک ترین پارچه هم دوخته نمی شود. اگر مردم اطاعت نکنند، رهبر کاری از پیش نمی برد. همان گونه که نخ بدون سوزن، هر قدر هم کارآمد باشد، کاری از پیش نمی برد. {در زمان حکومت حضرت مهدی مردم مطیع رهبر می شوند}

سؤال 15:

معیار ریا چیست؟ آیا درست است برای جلوگیری از ریا در نماز جماعت و مجالس دینی شرکت نکنیم؟

اولاً : هر خودنمایی حرام نیست. زن و مرد که خود را برای یکدیگر آرایش می کنند، برای خود نمایی است و همین تظاهر عبادت است. سفارش اسلام به حضور در مسجد برای نماز، نوعی تظاهر است، اما تظاهر برای تعظیم شعائر دینی. عزاداری برای امام حسین علیه السلام با حضور در خیابان ها، تظاهری است که در آن عبادت نهفته است. ثانیاً شرکت بعضی افراد در مساجد و محافل، یک نوع تبلیغ و تشویق عملی برای دیگران است. اگر مسئولین به مسجد محله بروند، مردم عادی نیز خواهند آمد. تظاهر و ریا آنجا حرام است که هدف ، مطرح کردن خود باشد، نه مطرح کردن کار. یعنی اگر در جایی شرکت کنیم که نشان دهیم انسان نیکوکار و خوبی هستیم، این ریا و حرام است، اما اگر هدف ما از حضور در مراسم این باشد که به مردم بگوییم: «من آمدم، شما هم بیایید»، این تبلیغ عملی است و حتی پاداش و ثواب دارد.

سؤال 16:

فلسفه حوادث تلخ در زندگی چیست ؟

در سر یک سفره ممکن است هم ترشی و فلفل قرار دهند و هم شیرینی و مربا ؛ کودکان از شیرینی و حلوای سفره لذت می برند ، و فلفل و ترشی را بی مورد می دانند ، اما بزرگ ترها هر دو را در سفره لازم می دانند . حوادث تلخ نیز برکاتی دارد ، از جمله : 1ـ توجه انسان را به خدا بیشتر می کند . 2ـ انسان را سنجیده و استعدادهای او را شکوفا می سازد . 3ـ کفاره گناهان و لغزش های او می شود . 4ـ قدر نعمت ها بیشتر شناخته می شود . 5 ـ وسیله غرور زدایی است . انسان ها در برابر حوادث سه گروهند : چنانکه کودک همین که لب به فلفل و پیاز و ترشی می گذارد ناراحت می شود ، نوجوان تحمل می کند و والدین او پول می دهند و فلفل و ترشی را می خرند . قرآن : گروهی همین که دچار سختی می شوند ، جیغ می زنند ، ( اذا مَسه الشَر جَزوعا ) . گروهی صبر می کنند ، ( و بَشِر الصابرین الذین اذا أصابَتهم مٌصیبه قالوا اِنا لله و انا الیه راجِعون ) و گروهی به استقبال سختی ها می روند . ( و منهم مَن یَنتظر ) .هنگامی که امام کاظم علیه السلام را به زندان انفرادی بردند ، فرمود : چه جای خوبی برای عبادت است ؟ ! شخصی از کنار مغازه بلور فروشی می گذشت چشمش به لیوان هایی افتاد که روی میز به طور وارونه چیده شده بود . همانجا ایستاد ، کمی نگاه کرد و یکی از آنها را به همان حالتی که بود برداشت و شروع به اعتراض به فروشنده کرد که آقا ! چرا دَر این لیوان بسته است و ته آن باز است ؟ آری ، بسیاری از اشکالات ، بر اساس باورها و تصورات غلط ما می باشد . ما خیال می کنیم که دنیا برای رفاه است ، لذا می گوییم : چرا رفاه نیست ؟. ما باید باور کنیم که دنیا خوابگاه ، عشرتکده و آخور نیست ، دنیا میدان رشد است .همان گونه که لاستیک های ماشین را باید تنظیم باد کرد ، حوادث تلخ نیز انسان را متعادل و تنظیم می کند ، غفلت و غرور و تکبر را از بین می برد .

سؤال 17:

آیا ایمان بدون عمل ارزش دارد؟

در قرآن همواره ایمان در کنار عمل صالح آمده است : ( آمنوا و عملوا الصالحات ) ایمان و عمل صالح مانند نخ و سوزن هستند و به شرطی کارآیی دارند که به هم متصل باشند . قرآن می فرماید : اگر خدا را دوست دارید ، از پیامبر اطاعت کنید : ( اِن کنتٌم تٌحبون الله فاتبعونی ) سوره آل عمران ، آیه 31 . بسیارند کسانی که می گویند : ایمان داریم ولی عمل نمی کنند ، می گویند : خدا را دوست داریم ولی با او حرف نمی زنند و نماز نمی خوانند ، می گویند : به امام زمان علیه السلام ایمان داریم ، ولی سهم امام را که بر آنان واجب است نمی پردازند . در روزگار قدیم کسانی را که در جنگ ها اسیر می شدند به نام برده در بازار می فروختند .شخصی به بازار برده فروشان آمد تا برده ای خریداری کند . هر برده که هنری داشت گران تر بود . به سراغ برده ای رفت و دید قیمت آن بسیار گران است . سبب را پرسید ، گفتند : او تشنه شناس است و می فهمد چه کسی تشنه است .خریدار علاقمند شد ، او را خرید و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذایی تهیه کرد ولی سر سفره آب نگذاشت .مهمانان چند لقمه ای که خوردند ، یکی پس از دیگری تقاضای آب نمودند . برده تشنه شناس نگاهی به او می کرد و می گفت : دروغ می گوید ، او تشنه نیست . کم کم به تعداد تشنه ها اضافه شد و هر کدام فریاد آب سردادند . اما برده می گفت : همه دروغ می گویند . تا اینکه یک نفر از میان آنان برخاست تا آبی تهیه کند . برده گفت : این شخص راست می گوید ، زیرا از جایش بلند شد و فقط داد و فریاد نکرد . آری ، کسی در ادعای خود صادق است که حرکت و اقدامی کند .

سؤال 18:

چگونه عمر هزار ساله و ظهور حضرت مهدی علیه السلام در قیافه ی چهل ساله را باور کنیم ؟

معمولاً موی ابرو و مژه در صورت ما ده ها سال ثابت است و هیچ رشدی ندارد ، در حالی که موی سر و صورت در کنار آن هر لحظه در حال رشد و تغییر و تحول است . هر دو از یک پوست و گوشت و خون و غذا و اکسیژن تغذیه می کنند ، اما خداوند قادر اراده کرده است که یک مو ثابت و در کنار آن موی دیگر متغیر باشد . علاوه بر آنکه هیچ دلیل عقلی و نقلی و تجربی بر محدودیت عمر انسان نداریم . خداوند در قرآن ، عمر هزار ساله را برای حضرت نوح و خواب سیصد ساله را برای اصحاب کهف مطرح کرده است . « و درباره حضرت یونس دارد که فلو لا أنّه کان من المسبحین للبس فی بطنه إلی یوم یبعثون... خدایی که می تواند پیامبری را در شکم ماهی تا روز قیامت حفظ کند می تواند امامی را بیش از هزار سال عمر دهد»

سؤال 19:

با اینکه پیامبران و امامان معصومند ، پس چرا استغفار و گریه می کنند؟

اگر سالن بزرگی را با نور کمی روشن کردیم جز اجناس و اشیای بزرگ را نخواهیم دید ، ولی اگر همین سالن را با نور زیاد روشن کردیم حتی یک پوست تخمه و ذره کاغذ دیده خواهد شد . نور افراد عادی کم است ، لذا تنها گناهان{کبیره }خود را می بینند و {برخی گناهان صغیره را هم می بینند } ولی پیامبران و امامان معصوم که از نور ایمان بسیار بالایی برخوردارند حتی اگر یک لحظه از عمرشان را به اعلی درجه ممکن بهره نگیرند ، دست به دعا و گریه برمی دارند . مثال دیگر : دراز کردن پا برای کسی که درد پا دارد ، نه حرام است نه مکروه ، ولی می بینیم که گرفتاران به درد پا به هنگام دراز کردن پا از اطرافیان خود عذرخواهی می کنند ، زیرا برای آنان احترامی قائلند که حتی از کار مباح خود شرمنده هستند . مثال دیگر : گاهی افرادی که در تلویزیون مشغول نقل اخبارند سرفه می کنند و فوراً از تمام بینندگان عذرخواهی می کنند ، با اینکه سرفه کردن گناه ندارد ولی چون خودشان را در محضر مردم می بینند ، عذرخواهی می کنند . اولیای خدا نسبت به ذات مقدس او چنان معرفت و شناختی دارند که اگر عبادات جن و انس را نیز داشته باشند ، خودشان را مقصر می دانند .

سؤال 20 :

{حبط و تکفیر اعمال یعنی چه }؟

اگر شخصی 20 سال خدمت مفید داشته باشد ، ولی فرزند کارفرمای خود را بکشد ، این عمل تمام خدمات او را از بین می برد . یک بمب که منفجر می شود و ساختمانی فرو می ریزد ، تمام زحمات انسان ها را در یک لحظه از بین می برد . خوردن یک قاشق سم ، تمام مراقبت های بهداشتی چند ساله را نابود می کند . یک لحظه خواب در هنگام رانندگی ، ماشین را به دره پرتاب می کند . یک لحظه فرو کردن چاقو در چشم ، سبب نابینایی سالیان دراز می شود . آری ، برخی گناهان همچون آتش ، جنگل نیکی های انسان را سوزانده و به خاکستر تبدیل می کند . قرآن می فرماید : ( حَبِطَت اعمالهم ) سوره بقره ، آیه 217 کارگری که سالها بد کار می کرده ولی یک لحظه وقتی وارد منزل کارفرما می شود کودک کارفرما را می بیند که به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است ، او را نجات می دهد . این عمل تمام بدرفتاری ها و کم کاری های او را جبران می کند . قرآن می فرماید : به خاطر یک کار شایسته ، بدی های انسان محو می شود . ( مَن یؤمن بالله و یَعمل صالحاً یٌکفِر عنه سیئاته ) سوره تغابن ، آیه 9. نماز به پا دارید که آن حسنه ای است که بدی ها و زشتی ها را از بین می برد . ( و أقمِ الصلوه ... اِن الحَسنات یٌذهِبنَ السَیئات )

سؤال 21 :

چرا ، غیبتِ دیگران به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه شده است (أیٌحِبٌ أحدکم أن یأکل لحم أخیه مَیتاً )سوره حجرات ، آیه 12 ؟

1- مٌرده ، روح ندارد تا از خود دفاع کند و شخصی هم که مورد غیبت قرار می گیرد ، حضور ندارد تا از خود دفاع کند . 2- گوشت مرده ، اگر کنده شود ، قابل جبران نیست . غیبت ، ریختن آبرو است و آبرو که رفت ، قابل جبران نیست .

سؤال 22 :

چرا ارثِ زن ، نصف مرد است؟

حقوق کارگرِ روز مزد بیشتر از کارمند رسمی است . این به خاطر آن نیست که شخصیت کارگر از کارمند بیشتر است ، بلکه به خاطر آن است که برای کارمند ، بیمه ، بازنشستگی ، مرخصی ، حق مأموریت ، حق مدیریت ، حق عائله ، سختی کار ، بدی آب و هوا و ... در نظر گرفته شده است که اگر همه آنها محاسبه شود ، حقوق کارمند از کارگر بیشتر می شود . اسلام ، ارث زن را نصف مرد قرار داده ولی در عوض هزینه زندگی را از دوش او برداشته و هزینه هایِ خوراک ، پوشاک ، مسکن و درمان او را توسط مرد تأمین کرده است . زن ، سهم ارث خود را برای خود حفظ می کند و تمام مخارج زندگی خود را از شوهر می گیرد . به علاوه مهریه ای را هم از او دریافت می کند که اگر مهریه و هزینه زندگی را در کنار سهم ارث بگذاریم ، سهم زن بیشتر می شود .

سؤال 23:

مرگ انسان به دست کیست؟ خدا، یا عزرائیل؟

وقتی شما به یک ساختمان نگاه می کنید، می توانید بگویید: این ساختمان را مهندس و معمار ساخت، بنّا و کارگران ساختند، صاحبش ساخت، نسبت ساختن خانه به همه این ها درست است. چنانکه می توان گفت: کلید، در را باز کرد، دستم در را باز کرد، خودم در را باز کردم، زیرا کلید در اختیار دست و دستم در اختیار من است؛ در قرآن، در مورد گرفتنِ جان انسان، یک جا می فرماید: (الله یتوفی النفس) سوره زمر، آیه 42. و در جای دیگر می فرماید: (یتوفاکم ملک الموت) سوره سجده، آیه 11؛ ملک الموت «عزرائیل»، جان مردم را می گیرد. و جایی دیگر می فرماید: (تَوفته رٌسٌلنا) سوره انعام، آیه 61. فرشتگان، جان مردم را می گیرند. در آیات فوق نیز شاید این گونه باشد : فرشتگان جان ها را می گیرند و به عزرائیل تحویل می دهند و عزرائیل جان ها را به خدا تحویل می دهد. شاید هم این گونه باشد: جان افراد عادی را فرشتگان می گیرند، جان افراد برجسته را عزرائیل می گیرد و جان اولیای الهی را خداوند می گیرد.

سؤال 24:

چگونه به خدای نادیده ایمان بیاوریم؟

هرچه به زمین نگاه کنیم و خاک ها و سنگ های آن را به آزمایشگاه ببریم، چیزی به نام جاذبه نمی بینیم ولی از افتادن سیب از درختی پی می بریم که جاذبه وجود دارد. پس لازم نیست هر چیزی را با چشم ببینیم تا به وجود آن ایمان بیاوریم. جاذبه را با حواس پنجگانه حس نمی کنیم، اما از آثار آن پی به وجود آن می بریم.

سؤال 25:

چرا گنهکاران، از قرآن بهره نمی گیرند؟

اگر در استخر آبی، لاشه مرداری بیفتد، هر چه در آن استخر، آب وارد شود یا باران ببارد، بوی بد آن بیشتر می شود. لجاجت در قلب انسان، مثل مردار در استخر است. هر آیه ای که نازل می شود با اینکه مایه رحمت است امّا در دلِ ناپاکِ کافران که وارد شود، مایه خسارت آنان می گردد. (و لا یزید الظالمین الا خساراً) سوره اسراء، آیه 82. {باران که در لطافت طبعش خلاف نیست * در باغ لاله روید و در شوره زار خس}

سؤال 26:

{تفاوت خواب و مرگ در چیست؟}

گاهی راننده، اتومبیل خود را در پارکینگ خاموش می کند و به منزل می رود. اما گاهی در جاده، ماشین را روشن می گذارد و به رستوران می رود. در این دو صورت راننده در ماشین نیست، ولی در صورت اول هم راننده نیست و هم ماشین خاموش است و در صورت دوم تنها راننده نیست، ولی ماشین روشن است. (الله یَتوفیَ النفٌس حین موتها والتی لم تَمٌت فی مَنامها) سوره زمر، آیه 42. خداوند هنگام مرگ، جان های مردم را به طور کامل می گیرد و آن که نمرده است، در خواب جانش را می گیرد. انسان به هنگام خواب، جسمش روشن است، یعنی اعضا مشغول به کار خود می باشند ولی روح به اطراف می رود، اما به هنگام مرگ، جسم خاموش می شود و روح به طور کلی از جسم جدا می گردد.

سؤال 27:

مراد از سنت های الهی چیست؟

مجلس شورای اسلامی دو رقم قانون وضع می کند: 1ـ قوانینی که برای مردم و دولت وضع می کند. 2ـ قانونی برای اداره خود وضع می کند، مثل آن که هیئت رئیسه و رئیس مجلس چگونه انتخاب شود، تعداد کمسیون ها و تعداد نفرات هر کمسیون، مقدار حقوق، مقدار تحصیلات، شرایط مجلس علنی و غیرعلنی، رأی مخفی و رأی غیر مخفی، شرایط استیضاح وزیر و ... چگونه باشد. خداوند (جل شأنه) نیز قوانینی را برای مردم تعیین کرده که به آنها احکام و تکالیف می گویند. و قوانینی که برای خودش تعیین کرده است که به آنها سنت الهی می گویند (سنه الله) سوره احزاب، آیه 138؛ مثلاً: قانون هدایت: (اِن علینا لَلهٌدی) 2- سوره لیل، آیه 12. قانون حسابرسی: (ان علینا حسابهم) سوره غاشیه، آیه 21. قانون رزق رسانی: (علی الله رزقها) سوره هود، آیه 6؛ قانون حمایت: (انا لَنَنصر رٌسلنا) سوره غافر، آیه 51؛ قانون رحمت: (کَتب ربکم علی نفسه الرحمه) سوره انعام، آیه 54.

سؤال 28:

{مدتی بدون تقلید اعمالم را انجام داده ام، تکلیف آن اعمال چه می شود؟}

ساختمانِ بدون پروانه و مجوز قابل تخریب است، مگر آنکه صاحب خانه آنگونه طراحی کرده باشد که تصادفاً خانه او طبق مقررات مسئولین شهرسازی واقع شده باشد. عمل بدون تقلید نیز باطل است، جز آنکه این عمل مطابق فتوای مرجع تقلیدش باشد.

سؤال 29:

خدایی که {علیم بما فی الصدور} است، چرا ما را مورد آزمایش قرار می دهد؟

1ـ مدعیان راستین از مدعیان دروغین شناخته شوند. همه ادعا می کنند که آدم خوبی هستند، اما به هنگام امتحان، افراد شناخته می شوند و هرکس می فهمد که چه مقدار در ادعایش راستگو بوده است. 2ـ ما می دانیم که این خیاط یا بنا یا نجار چگونه می دوزد یا می سازد، ولی بر اساس این دانش، به آنها مزد نمی دهیم، بلکه بر اساس مقدار عمل مزد می دهیم. پس کیفر و پاداش بر اساس عمل است، نه علم خداوند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: آزمایشات الهی برای علم پیدا کردن خداوند نیست، بلکه برای آن است که بستری ایجاد شود و از انسان عملی سرزند تا کیفر و پاداش بر مبنای عمل باشد.

سؤال 30:

چرا خداوند چیزهایی آفریده که برای انسان خطرناک است؟

قرآن: هر چه را که خدا آفریده، نیکو آفریده است: (الذی أحسنَ کل شی ء خَلقه) سوره سجده، آیه 7؛ حتی زهرمار در بدن مار نیکوست  ولی در بدن ما کشنده است. چنانکه آب دهان در دهان ما نیکوست، ولی اگر به سوی کسی پرتاب شود، جسارت بزرگی محسوب می شود.

                                                                           «والحمدلله رب العالمین»


       برگرفته از www.Morabbee.ir
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۱
معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان سلسله

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی